ارتباط سالم در زندگی مشترک

نکته بسیار مهمی که نقش پر رنگی در زندگی زناشویی دارد درک کردن متقابل است.
 

چکیده : دو نوع ارتباط داریم که یکی از آنها سازنده است و دیگر آن تخریب کننده پیوند هاست، سعی کنید ارتباطی داشته باشید، پایدار و سازنده، با ما همراه باشید.

تعداد کلمات 1060 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه

(ارتباط، انگاره ای است برای سنجش افراد و وسیله ای است برای تغییر در سطح رفتار، ارتباط شامل تبادل اطلاعات و چگونگی معنا بخشیدن به این اطلاعات است) [1] انسان ها برای بقای نسل خود، نیازمند ارتباط با یکدیگر هستند و همین ارتباط است که گاهی سازنده و تربیت کننده است و گاهی هم مخرب و نابود کننده شخصیت است. 
 

زمینه های ارتباطی اشخاص در طول زندگی شان به وجود می‌آید و بر تمام روابط آنها تأثیر می‌گذارد. ارتباط در خانواده از فرهنگ، جنسیت، چکونکی برقراری رابطه با دیگران و تجربه های روابط صمیمانه پیشین سرچشمه می‌گیرد. نحوه ی ارتباط ها متفاوت است و درک مردن این مطلب، می‌تواند در ایجاد روابط سالم به ما کمک شایانی بکند. درک این مطلب که زمینه ای ارتباطی همسر ما اختلاف دارد با نحوه ارتباط ما، به زندگی ها، رنگ و بوی عشق می‌دهد اما بعضی ها به اشتباه، تصور می‌کنند که همسرشان زمینه ارتباطی مثل آنها دارد ولی این تصور، آشکارا مشکل ساز است. 
اگر بخواهیم رابطه ای پایدار داشته باشیم و این رابطه طولانی شود، نیازمند ارزش نهادن به شریک زندگی خود هستید. پایه های رابطه سالم، شبیه یک نیمکت سه پایه ای است که بر روی آن پایه ها استوار است. 

زن و شوهری که دوست دارند ارتباط پایداری داشته باشند، باید به یکدیگر احترام بگذارند و هرگز، بی احترامی نکنند زمانی که حرمت ها شکسته شود، پایه های ارتباط سالم هم ضعیف می‌شود. 
به یکدیگر و خانواده های هم احترام بگذارید. 
احترام متقابل یعنی؛ در منزل، همدیگر را با القاب و اسم های نامربوط صدا نزنید و هر کدام وارد خانه شدید سلام بکنید یا هنگام خارج شدن از خانه، او را بدرقه کنید و هنگام وارد شدن، از او استقبال کنید. 
این روش های ساده، بسیار موثر است در ارتباط سالم، با انجام همین روش ساده، تبدیل به فرد خوشبخت شوید. 
 

نکته بسیار مهمی که نقش پر رنگی در زندگی زناشویی دارد درک کردن متقابل است. زن و شوهر باید در هر شرایطی همدیگر را درک کنند و در زندگی مشترک با فهم و درک کامل زندگی کنند. 
مثالاگر یک روزی، همسر شما حال خوبی نداشت؛ همسری که درک داشته باشد، سعی بر آرام کردن همسر خودش می‌کند. اما همسری که درک نداشته باشد، با سوال کردن مداوم، آشفتگی همسرش را بیشتر می‌کند. باید نسبت به هم، درک متقابل داشته باشید تا زندگی خوبی را بدست بیاورید. 
توجه : زندگی ساده است، آن را برای خودمان سخت نکنیم. 
 

آگاه بودن و دانستن نیاز همسر، از عناصر اصلی در ارتباط سالم با همسر است. برخی از همسران در شناخت خواسته های همسرشان کوتاهی می‌کنند و برآب آنها اهمیت ندارد که شریک زندگی شان چه نیازی دارد. 
(رسیدن به تفاهم، نیازمند شناخت طرف متقابل است تا بتوان در برابر آن، حساسیت مناسب نشان داد. همسرانی که اندیشه ها، علاقه ها و خواسته های همسر خود را به خوبی می‌شناسند و در موقعیت های گوناگون در برابر آنها از خود واکنش نشان می دهند، هیچ گاه در روابط شان با مشکل روبرو نمی‌شوند.) [2]
انسانها توانستند پله های ترقی را پشت سر هم طی بکنند و به درجات بالای علمی برسند و برای امورات زندگی تمام تلاش خود را می‌کنند که دارای سرمایه ای بیشتری بشوند، چرا نباید برای زندگی زناشویی و مشترک خودمان تلاش دوچندانی بکنیم؟ مدیرانی داریم که با یک نظم خاص می‌توانند شرکت های خود را مدیریت کنند اما نسبت به خانواده، فرد ضعیفی است چرا؟ چون اطلاعات کمی دارد نسبت به زندگی مشترک. پس، باید تلاش و کوشش زیادی بکنیم برای آرامش و آسایش زندگی مشترک، و این امر زمانی بدست خواهد آمد که با همسرمان، ارتباط سالمی داشته باشیم. 
 

در این نوع از رابطه، زن و شوهر با یکدیگر هماهنگی دارند و هر دو برای همدیگر، ارزش والایی قائل هستند و می‌دانند که احترام گذاشتن به همسرش، زمینه ساز و سبب احترام به خودش خواهد بود. در رابطه سالم، طرفین سعی بر حفظ کرامت یکدیگر دارند و با احترام برخورد می‌کنند. 
 

اساس و رکن این رابطه، تحقیر کردن یکدیگر است و همیشه با یکدیگر درگیر هستند و هر کدام در لاک خودبینی خودش فرو می‌رود و گفت و گو های آنها یک سویه و بسته است، دنبال حل کردن مشکلات نیستند بلکه به دنبال افزایش مشکل هستند، همدلی در بین آنها نیست، گذشت کردن از یکدیگر در بین آنها وجود ندارد، همدلی و گذشت کردن در بین آنها نیست. 
(بررسی ها آشکار کرده است که در اینگونه خانواده ها  نارضایتی ها و برخورد های ناسالم، بیماری های جسمانی، افسردگی، اضطراب ها و کاهش سلامت روانی را پدید می‌آورند.)[3] 
 

لازم است که زن و شوهر در آغاز زندگی نوین، همدیگر را بشناسند، با طرز تفکر، اخلاق، خواسته ها، تمایلات و توان جسمی همدیگر آشنا شوند. از نقاط ضعف و قوت یکدیگر آگاهی پیدا کنند و این آگاهی را برای حفظ و تحکیم خانواده استفاده کنند نه اینکه با دانستن عیب ها و نقاط ضعف یکدیگر، سعی بر تخریب همدیگر داشته باشید. 
شناخت عیب ها باید برای اصلاح، خیر خواهی و استوار ساختن بنیاد خانواده باشد. 
حدیث از امیرمؤمنان علی علیه السلام  امیرالمومنین (ع) می فرمود: «به خدا قسم، من هیچگاه فاطمه را خشمگین نکردم و فاطمه هم هیچگاه مرا خشمگین نکرد… هرگاه به او می نگریستم، هر غم و اندوهی که داشتم، برطرف می شد.»[4] از این زندگی باید الگو برداری کنیم. 
نکته اخر : بسیاری از زوجین فکر می‌کنند که همسر داری، کار ساده ای است اما این یک هنر است و فن بسیار ظریف است که نیازمند به علم و دانش به همراه عمل کردن در زندگی مشترک است. 

پاورقی
[1] حسینی، داود، روابط سالم در خانواده، قم: بوستان کتاب، 1393،صفحه 20
[2] همان قبلی، صفحه 29
[3] رضا فرهادیان، تربیت برتر آنچه والدین و معلمان باید بدانند، قم: بوستان کتاب، 1386، صفحه 23
[4] محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، جلد ۴۳، ناشر: کتاب فروشی اسلامی، ص ۱۳۴ و ۱۰۶

منبع
محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، جلد ۴۳، ناشر: کتاب فروشی اسلامی
رضا فرهادیان، تربیت برتر آنچه والدین و معلمان باید بدانند، قم: بوستان کتاب، 1386
حسینی، داود، روابط سالم در خانواده، قم: بوستان کتاب، 1393